درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی>چشمه چشمه زندگی


چشمه چشمه زندگی

۲۶۱

مرکز هستی

قرآن کریم می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ». عالم ظهور آدمی است. به حسن او نیکو می گردد و نعمت افزون می نماید و به حرمان او حرمان می یابد و مصایب می آورد.


۲۶۲

نفی شرّ محض

در عالم، خیر محض وجود دارد که خداوند متعال است اما شر محض آفریده نشده است و شر امری نسبی است. شیطان نیز شر محض نیست چرا که موجب پیشرفت بسیاری است و عدو سبب خیر شود اگر خدا خواهد. شیطان به صورت اصالی و ذاتی برای گمراه نمودن بشری است که از او اطاعت دارد اما به صورت عرضی و تبعی به کسانی که به او سرسپردگی و اطاعت ندارند خیر می رساند. همان‌طور که پیامبران و کتاب های آسمانی برای کسی که پیروی و اطاعت پذیری دارد شأن هدایت‌گری را به صورت ذاتی و اولی دارند و برای نافرمایان به صورت تبعی و ذیلی گمراه کننده می باشند نه آن که نسبت به آنان قصد خیر نداشته باشند.


۲۶۳

چینش هستی

پدیده های هستی دارای سه صبغه و سه رنگ است: مادی، طبیعی و حقیقی. عبادت و معرفت پدیده ها برای صبغهٔ حقیقی آنان است و آثار برای صبغهٔ طبیعی است و ماده با دانش تجربی قابل شناخت است. معرفت و عبادت پدیده های هستی مانند سجدهٔ آن ها هنوز برای بشر ناشناخته است. البته روزی فرا خواهد رسید که بشر این چهرهٔ عالم را هم با خِرد خود درک می کند و هم آن را رؤیت می کند.


۲۶۴

سرّ القدَر

اگر انسان به «سرّ القدَر» دست یابد، آن‌گاه همهٔ امور و همهٔ انسان‌ها را هم‌چون آب و آتش می شناسد و پی می برد که چرا خداوند حکیم به یکی کمالی داده و به دیگری کمالی دیگر، به یکی زشتی داده و دیگری را زیبا ساخته است؛ چرا نادانی را دارایی و دانایی را ناداری داده است. همهٔ این پرسش‌ها با دانستن سرّ القدر روشن می شود و چنین انسانی در حسرت چیزی و کسی نمی ماند. البته سرالقدر با جبر تفاوت دارد. برخی از امور دنیایی سرالقدر ندارد و اختیاری است. بحث جبر توسط سیاست مداران برای مشروع نشان دادن خلافت جور خود دامن زده شده است تا ارادهٔ کسی بر شورش علیه آنان شکل نگیرد.


۲۶۵

حکم اشیا

حکم هر پدیده ای همان قدرتی است که دارد.


۲۶۶

چگونگی زیاد شدن ملایکه

فرشتگان تولید و تناسل ندارند ولی چنین نیست که عقیم و نازا باشند، بلکه زایش آنان به صورت شراشری است؛ به این معنا که لحظه لحظه، ریزش و تعین دارند و از هر فرشته ای بی نهایت ملک شکل می گیرد. البته کثرت و فراوانی فرشتگان به این سبب است که در هر یک از عوالم کارهای بسیار متفاوت و فراوانی وجود دارد و هر فرشته باید به کاری بپردازد وگرنه یکی از آن ها برای یک لشکر کافی است و هر فرشته توان عملیاتی بسیار فراوانی دارد.


۲۶۷

فرشتهٔ روح

قرآن کریم می فرماید: «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» . مراد از روح در این آیهٔ شریفه فرشته ای است که روح نام دارد و در سورهٔ قدر از آن یاد شده است: «تَنَزَّلُ الْمَلاَئِکةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کلِّ أَمْرٍ» ؛ در آن شب، فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان برای هر کاری که مقرر شده است فرود آیند. خداوند روح ندارد تا از روح خود در انسان دمیده باشد.


۲۶۸

عرفان ارضی و سماوی

«عارفان یا ارضی هستند و یا سماوی. فردی مانند حضرت خضر از اولیای ارضی است که حضرت موسی علیه السلام او را شهره نمود. برخی نیز سماوی هستند و سر در جیب کسی فرو نمی برند و به آسمان‌ها فرو می روند. آنان چنان بر آسمان ها بر می شوند که اگر «کلَّمینی یا حمیراء» نباشد یا با نغمهٔ: «لا إله إلاّ اللّه حقا حقّا، لا إله إلاّ اللّه عبودیة ورقّا، سجدت لک یا ربّ تعبّدا ورقّا» مدهوش نگردند، دیگر بازگشتی نخواهند داشت.


۲۶۹

مراتب عصمت

عصمت جزو رحمت خاص خداوند است و امری دهشی و موهبتی است، همانند زیبایی که شاید در کشوری تعداد زیبارخان بسیار نادر باشد؛ چرا که زیبایی به رنگ و قد نیست بلکه به تناسب اندام است حال با هر قد و با هر رنگی که باشد. عصمت امری موهبتی است و با توجه به شدت و ضعفی که دارد هر کسی از آن بهره ای دارد، اما برخی نمود آن را که حیاست تنها در جلوت دارند و این پرده را در خلوت می درند و برخی هم چنان شهود، رؤیت و یقینی دارند که خواه در پیدا باشد یا در پنهان، حیای خود را دارند. معصوم به خداوند معرفت دارد و معرفت وی هست که او را به سجاده می کشد و در او آتش عشق و شعلهٔ محبت بر می انگیزد و آن که معرفت ندارد به خاطر ترس از جهنم و طمع به بهشت است که لحظه ای به سختی به سجده می رود، از این رو عصمت هر کسی به قدر معرفت اوست.


۲۷٠

تفاوت‌ها

خداوند متعال به حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود فرزند خود را ذبح نما: فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک فَانْظُرْ مَاذَا تَرَی قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ»، اما به مادر حضرت موسی فرمود فرزندت را به دریا بیانداز که او را به تو باز می گردانیم: «وَأَوْحَینَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ وَلاَ تَخَافِی وَلاَ تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیک وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ». این دو سخن متفاوت، بیانگر تفاوت در مرتبهٔ دو ولی الهی است.


صفحات:صفحه قبلصفحه بعد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2013 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است