درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی


آيه آيه روشنى

این کتاب به تبيين 326 آيه از مهم‏ترين آيات قرآن كريم  می پردازد که برخی از موضوعات آن چنین است:

دنياى بارانى

قدرت سيال و آزادى بى‏بند

روزى نامحدود و معين ناسوت

ضمانت رزق فرزندان

رزق كريم

رزق طيب

ميل باطنى به كار و تهيه‏ى مقدمات

تفاوت روزهاى ناسوتى و زمينه‏ها

تجملات ناسوت

نعمت و دولت

اختلاف و گوناگونى ناسوتيان

اختلاف ناسوتى تا دامنه‏ى قيامت

آزادى و اراده

سه گروه مردمان

فراز و نشيب طبيعت و ... .

قرآن كريم كتاب خداست. در قرآن كريم دانش هر چيزى هست: «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ». قرآن كريم كتاب تمامى دانش‏هاست. اين كتاب هم دانش‏هاى معنوى و غريب را در خود دارد و هم دانش‏هاى تجربى و حِرَف و فنون را. قرآن كريم بهترين كتاب روان‏شناسى است. اين تنها كتاب آسمانى داروخانه‏اى است براى شفاى تمامى بيمارى‏هاى روانى. قرآن كريم پزشكى را در خود دارد. اين كتاب، پيشرفته‏ترين تدبيرهاى سياسى را با خود دارد. آخرين كتاب وحى آخرين دستاوردهايى را كه دانشيان آينده به آن مى‏رسند در هزار و چهارصد سال پيش گفته است. مهندسى تغذيه در قرآن كريم چنان مدرن است كه هنوز كه هنوز است بشر امروز ابزار و فن‏آورى‏هاى تهيه‏ى خوراكى‏هاى آن را در اختيار ندارد. فرمول‏هايى كه در اين كتاب آمده هنوز كشف نشده است. «دانش زندگى» كه علم منسوخ امروزيان است در اين كتاب آمده است. چگونه زيستن يك علم است؛ مثل علم مديريت، فيزيك، شيمى، رياضى، فقه، فلسفه و منطق ولى اين علم با همه‏ى اهميتى كه دارد هنوز در دنيا ثبت نشده است. قرآن كريم اين علم را با دقيق‏ترين گزاره‏هاى جزيى آن بيان مى‏كند. اين علم بايد از دوران ابتدايى به عنوان واحدى درسى براى دانش‏آموزان تدريس گردد تا براى خود كسب مهارت كنند. بيش‏تر گرفتارى‏هاى بشر امروز به سبب ناآگاهى از اين علم است.

قرآن كريم براى آنان كه مى‏خواهند به معرفت و معنويت دست يابند كتاب سلوك است. قرائت اين كتاب مرتبط با حضرت حق براى استيطان نفس است و نفس با آن توطن پيدا مى‏كند و به خود وطن مى‏گيرد. هيچ گونه ذكر و دعايى به اندازه‏ى قرائت قرآن كريم در سلوك تأثير ندارد به‏گونه‏اى كه بايد گفت سلوك بدون قرائت قرآن كريم شكل نمى‏گيرد. البته قرائت آن نيز روش خاصى دارد كه در جاى خود بايد از آن گفت.

قرآن كريم كتاب استخاره نيز هست. نگارنده استخاره‏ى تمامى آيات را در كتابى پنج جلدى با عنوان «دانش استخاره» آورده است.

قرآن كريم كتاب تفأل نيز هست. «دانش تفأل» آينده‏ى انسان‏ها را بر اساس آيات قرآن كريم به دست مى‏آورد. ما تفأل به ديوان حافظ را شنيده‏ايم هرچند كسى را نديده‏ام كه آن را به‏درستى بداند. حافظ، عارفى محبى است كه چون از قرآن پر مى‏گفته است، ديوان وى نيز اين دانش را در خود دارد. نگارنده مى‏خواست «تفأل به ديوان حافظ» را دانشى سازد و نحوه‏ى آن را در كتابى آموزشى سازد اما اين دل‏نگرانى را داشتم كه نكند اين ديوان رقيبى براى قرآن كريم شود، از اين رو آن را نيز رها كردم. البته نگارنده نقدى بر ديوان حافظ به نام «نقد صافى» دارد كه خرده‏هاى بسيارى بر عرفان وى مى‏گيرد.

به هر روى، قرآن كريم پيش‏بينى آينده‏ى تمامى افراد بشر را در خود دارد و كسى كه دانش تفأل بداند مى‏تواند اين آينده‏نگرى را براى هر كسى داشته باشد.

قرآن كريم كتاب اقتصاد نيز هست. درست است قرآن كريم هر دانشى را به روش معمول و با نظم و روش متعارف نياورده و هر آيه‏ى و گزاره‏ى اقتصادى را در جايى بازگو نموده است اما جمع آن مى‏تواند آن را به روش متعارف درآورد. بايد آيات قرآن كريم را به تناسب هر دانشى جمع‏آورى نمود و هر آيه از آن را تحقيقى ساخت؛ اما امروزيان تنها اين كتاب دانشى را براى استفاده در مجالس ختم به 120 پاره قسمت نموده‏اند.

احاطه بر آيات و گزاره‏هاى هر علم به دليل پراكنده بودن در سراسر قرآن كريم دشوار است اما كارى شدنى است. نگارنده بيش از هزار آيه مربوط به اقتصاد را در كتابى به نام «قرآن كريم و زمينه‏هاى اقتصادى» گرد آورده است كه البته برداشت اقتصادى از آن نياز به دقت ويژه‏اى دارد.

قرآن كريم قصه‏هاى پيشينيان را با خود دارد. اين كتاب آسمانى قصه‏ها را از زبان خداوند بيان مى‏دارد. خداوندى كه با هر ماجرايى بوده است و از ديده‏هاى خود مى‏گويد: «فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ»؛ و از روى دانش به آنان گزارش خواهيم داد و ما از احوال آنان غايب نبوده‏ايم.

خداوند در اين كتاب وحى قصه مى‏گويد و چه دقيق هم مى‏گويد و هيچ‏تر و خشكى را فروگذار نمى‏كند. قصه‏هايى كه هنرمندانه پردازش شده است.

قرآن كريم زندگى و نحوه‏ى سلوك و ميزان ولايت و توحيد انبياى الهى و امت‏هاى آنان را نيز بازگو مى‏كند كه بايد آن را در ذيل دانش «تفضيل الانبياء» به دست آورد. دانشى كه تاكنون در جايى از آن ذكرى به ميان نيامده و سعى ما بر آن بوده است تا اين دانش نيز به قلم و كتابت آيد.

قرآن كريم كتاب فصاحت و بلاغت است و عبارات آن مقفاست. نثرپردازى اين كتاب آسمانى معجزه است. خداوند در نگارش اين كتاب به شكل و ساختار اهميت بسيار داده و از تمامى صنايع زيباسازى ادبى در آن به كار برده است. از اين رو قرآن كريم كتاب زيبايى‏شناسى ساختار و تأليف كلام است.

قرآن كريم كتاب موسيقى نيز هست. آيات قرآن كريم آهنگين و داراى موسيقى، ريتم و دستگاه خاص خود است. نگارنده در بحث زبان‏شناسى قرآن كريم كه در كتابى ديگر از آن سخن گفته يادآور شده كه صوت قرآن كريم، صوت ويژه‏اى است و زبان در آن دخالت كلى ندارد و چنين نيست كه صوت و زبان موسيقياى آن نيز عربى باشد. زبان قرآن، زبان فطرت است و حتى حيوانات نيز از اين زبان بيگانه نيستند، از اين رو در بحث تفسير قرآن كريم آورده‏ايم كه براى فهم معانى آهنگين قرآن كريم، نياز به دانستن زبان عربى نيست و كسى كه از دانش صوت و صداشناسى و نواى طبيعت آگاه باشد مى‏تواند بفهمد كه قرآن كريم چه مى‏گويد؛ هرچند عربى را نيز نداند.

بله، قرآن كريم را مى‏توان به فارسى يا عربى تفسير كرد و متأسفانه كارهاى انجام شده در رابطه با قرآن كريم ترجمه‏وارهايى نه‏چندان كامل است و نه تفسير و افسوس كه در تفسيرها بيش‏تر به ذكر تصريف و نكته‏هاى نحوى و شناساندن مبتدا و خبر و يادكرد از چندين روايت كه تحليلى از آن ارايه نشده است بسنده مى‏شود.

قرآن كريم پاك‏نويس تمامى كتاب‏هاى آسمانى پيش از خود است. كتاب‏هاى آسمانى پيش از آن نازله‏ى اين كتاب است و در طول عمر بشريت، به صورت‏هاى گوناگون بوده و در آخرين مرحله به ويرايش نهايى رسيده و به عنوان كتاب خاتم و آخرين راهنماى بشريت بر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نازل گرديده است.

امروزيان تنها از قرآن كريم عنوان آن را دارند. قرآن كريم حتى در حوزه‏هاى علمى در مسايل فقهى طرح نمى‏گردد و هستند فقيهانى كه آن را ويژه‏ى «من خوطب به» مى‏دانند. قرآن كريم كتاب فقه و احكام است. نخست بايد فقه و آيين خداوند را از درون اين كتاب قانون آسمانى به دست آورد بدون آن كه با پيش‏فرض ديگرى به سراغ آن رفت. البته بديهى است كه بدون پيش‏فرض‏هاى اولى نمى‏توان به سراغ كنكاش در علم و دانشى رفت.

همواره روش ما هم در تحقيق و هم در تدريس بر اين بوده است كه در هر دانشى و نيز در هر مسأله‏اى نخست نظر قرآن كريم را جويا شويم. اين امر به‏ويژه در فقه كه در بحث‏هاى آن نسبت به قرآن كريم كم مهرى مى‏شود، بيش‏تر حايز اهميت است. سخن ما اين است كه قرآن كريم كتاب قانون است و تنها كتاب تلاوت و قرائت نمى‏باشد و بايد در همه‏ى زمينه‏هاى علمى و عملى و احكام و فتوا موقعيت اساسى خود را دارا گردد و به‏دور از افراط و تفريط مورد استفاده‏ى تمام قرار گيرد تا صدق اين معنا كه قرآن مجيد، كتاب برنامه‏ريزى زندگى هر مسلمانى يا هر فقيه و عالم دينى است معنا يابد.

عقيده‏ى نگارنده آن است كه قرآن كريم كتابى ناطق است و خود را معنا مى‏كند و نيازى به چيزى ندارد كه آن را ناطق سازد و همه‏ى آيات آن محكم است. بله، هرجا كه گفته‏خوان و مخاطب داراى ذهنى متشابه باشد، بايد از روايات كمك گيرد تا معصوم ناطق، قرآن را براى وى بنماياند و تشابه ذهنى او را برطرف سازد و از اين روست كه هيچ بشر عادى نمى‏تواند ادعا نمايد از رجوع به معصوم بى‏نياز است.

همه‏ى آيات قرآن كريم محكم است و ذهن ماست كه تشابه دارد؛ از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: آنان كه بيمارى دارند به دنبال متشابهات مى‏روند و در واقع، بيمارى همان يافته‏هاى ذهنى نادرست آنان مى‏باشد. بنابر اين نمى‏توان گفت قرآن كريم نطاق و زبان ندارد، بلكه قرآن كريم ناطق است و معصوم ناطق مشكلات ذهنى ما را كه مانع از فهم ژرفاى قرآن كريم است برطرف مى‏نمايد، نه آن كه معصوم ناطق عليهم‏السلام نطاق قرآن صامت گردد.

قرآن كريم در صورتى براى امروزيان معنا مى‏يابد كه حوزه‏ها سخن از غيب و عصمت را علمى نمايند و دين را با روشى علمى به جهانيان ارايه دهند و در اين صورت است كه حضرات معصومين عليهم‏السلام سرآمد دانشمندان جهان و قرآن كريم برترين كتاب دانشى شناخته مى‏شود.

به‏راستى قرآن كريم بسيار شگرف و اعجوبه است. دل انسان در برابر اين كتاب آسمانى خاشع مى‏گردد. قرآن كريم را بايد در آكادمى علمى با بزرگان و فوق متخصصان دانشى جهان و صاحبان پيشرفته‏ترين صنايع و فن‏آورى‏ها تفسير و تبيين نمود تا دانشى بودن آن نمايان گردد.

قرآن كريم تمامى اضداد را در خود دارد. هم از كفر و شرك مى‏گويد و هم از ايمان. هم از خداوند مى‏گويد و هم از شيطان. هم از بهشت مى‏گويد و هم از دوزخ. هم از دنيا مى‏گويد و هم از آخرت. هم از انسان مى‏گويد و هم از جنيان. هم از عاقلان و عالمان مى‏گويد و هم از ناآگاهان، مجانين و مستضعفان. هم از توحيد و ولايت مى‏گويد و هم از افراد راجل و وامانده و غافل. هم از محبوبان مى‏گويد و هم از محبان. هم از عدل مى‏گويد و هم از ظلم و ستم.

قرآن كريم كتابى بسيار علمى و فنى است كه چون به دست ناآگاهان افتاده، از چارچوب اصلى و آموزشى خود خارج شده است، از اين رو امروزه استفاده‏ى چندانى براى مسلمانان ندارد و مسلمانان آن را تنها براى رسيدن به ثواب قرائت مى‏كنند، نه براى بهره‏ى تخصصى در ريزترين و ظريف‏ترين مسايل ناسوتى و معنوى.

قرآن كريم شناسنامه‏ى عالم هستى و كتاب جامع تمامى دانش‏هاست، اما روش استفاده از اين كتاب و ادب آن در اختيار امروزيان نيست. البته ميان علم استفاده از قرآن كريم با ادب استفاده از آن تفاوت است. ادب آن همان ايستادن بر گزاره‏هاى اين كتاب وحيانى است. ادب همان عملكرد انسان در برابر قرآن كريم است. كسى مى‏تواند با قرآن كريم انس بگيرد و به معارف آن آگاهى يابد كه ادب برخورد با قرآن كريم را بداند. به حضور اين كتاب آسمانى بايد با ادب كامل رفت و آن را ناگهانى باز ننمود. بايد آن را بوسيد بر دل و چشم خود گذاشت و سپس به آرامى آن را گشود. قرآن كريم كتابى با احساس بسيار بالايى است كه كم‏ترين بى‏ادبى به آن بر مى‏خورد و راه انس و دوستى آدمى با آن را سد مى‏نمايد. قرآن كريم همانند خداوند است كه همواره بيدار و بيناست و قارى خود را مى‏بيند و او را مى‏شناسد و بر اساس رفتارى كه قارى با او دارد با وى مواجه مى‏شود. قرآن كريم داراى ملكوت و صفاست و آنان كه صفايى باطنى دارند مى‏توانند با آن دوستى صميمانه داشته باشند.

متأسفانه، دوستان براى شناخت و معرفى قرآن كريم كارى نكرده‏اند اما دشمنان آيه‏هاى مربوط به جهاد و لزوم قتل كافران را برمى گزينند، ترجمه مى‏كنند و آن را يك‏سويه تبليغ مى‏نمايند تا آن را كتابى خشونت‏گرا جلوه دهند. برخى نيز با شعارهاى سه‏گانه‏ى «پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك» و هياهو مى‏خواهند ميراث زرتشت را كتابى براى امروز جلوه دهند؛ در حالى كه نمى‏دانند اين كتاب حتى نتوانسته يك گزاره‏ى علمى جزيى داشته باشد و ريز مسايل و نيازهاى بشرى را توجّه نمايد و آن را مانند اصول يك قانون در جاى خود ترسيم و تثبيت سازد. با هياهو و صرف ادعاى كافى و كلى‏گويى‏هايى مانند شعار ياد شده نمى‏توان زندگى فردى و اجتماعى بشر را اداره نمود و اين تنها قرآن كريم و اولياى معصومين عليهم‏السلام هستند كه براى تمام شؤون زندگى بشر با همه‏ى خصوصيات و جزئياتى كه دارد طرح و برنامه ارايه كرده‏اند كه بشر امروزى نيز با اين همه پيشرفت نمى‏تواند چيزى بالاتر از آن ترسيم نمايد. بنده گمان مى‏كنم اگر كفار دنيا در محفلى گرد آيند و آيات علمى اين كتاب آسمانى براى آنان تحليل گردد، آن‏ها بيش از مسلمانان از قرآن كريم حمايت خواهند نمود و از آن لذت مى‏برند و آنان هستند كه كاربردى بودن آيات قرآن كريم را به وضوح درمى‏يابند.

البته بايد توجه داشت كشف اين احكام و گزاره‏هاى جزيى كه حكم نسخه براى شفاى دردها و آلام بشرى را دارد نيازمند تحقيق منسجم و هدفمند در ساليان دراز است تا طرح دين خود را بنمايد. رساله‏هاى توضيح المسايل كنونى بسيار كلى نوشته شده است و نمى‏تواند دردى را درمان نمايد. اين سبك اگر در طب و بهداشت نتيجه دهد در دين نيز جواب خواهد داد و امراض روحى و مشكلات زندگى بشر را التيام مى‏بخشد! بايد در علم دين به پيشرفتى رسيد كه گزاره‏هاى آن همه به اشخاص حقيقى و جزيى مرتبط شود و از كلى‏گويى بيرون آيد؛ همان‏طور كه حضرات ائمه‏ى معصومين عليهم‏السلام از اقيانوس دانش خود براى هر كسى نمى بر مى‏گرفتند كه به اندازه‏ى يمى حركت‏آفرين بود. آنان به هر كس به اندازه‏ى كاسه‏ى وجودى وى آب مى‏ريختند. ما در آكادمى پيچيده‏ى روايات معارف پرسش‏هايى يكسان با پاسخ‏هايى متفاوت داريم كه سطح معرفت پرسش‏گر سبب چندگانگى پاسخ شده است. عالمان زمان غيبت نيز بايد چنين باشند و به ظرفيت‏ها و استعدادها توجه داشته باشند.

دوستان چنان از اين كتاب خدا در غفلت هستند كه كم‏تر منبرى يافت مى‏شود كه آيات قرآن كريم در آن به صورت درس‏گفتار تحليل و تبيين عميق داشته باشد. منبرها از قصه، داستان، روضه و شعر پر است اما آيه‏اى قرآن از آن به گوش نمى‏رسد. البته بماند دوستانى نيز هستند كه خود را خادم قرآن كريم مى‏خوانند اما در واقع مصداق اين روايت هستند: «شرّ النّاس خدّامنا» . اين امر در ميان سران مسيحيت و يهوديّت و نيز در فراماسونران كه هيأت درويشى دارند ديده مى‏شود و آنان در حالى كه نسبت به دين اعتقادى ندارند، بزرگ‏ترين داعيه‏داران دين‏دارى مى‏باشند. بسيارى از قرآن مى‏گويند اما براى چند درهم قليل و اندك: ا«لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنا قَلِيلاً». برخى خود را در ظاهر به مراكز ديانت مى‏رسانند، ولى در واقع از بى‏اعتقادترين افراد به دين مى‏باشند. نمونه‏ى اين ماجراها در طول تاريخ بنى‏اميّه و بنى‏عبّاس، بسيار وجود دارد.

البته قرآن كريم دوستانى دارد كه به نام اولياى محبوبى شناخته مى‏شوند. محبوبان بعد از يافت توحيد، قرآن كريم را مى‏يابند. آنان از كودكى با قرآن كريم انس مى‏گيرند و آيات آن را با معنايى كه دارد به چشم دل رؤيت مى‏نمايند. اين اولياى الهى خاصيت هر آيه‏اى را مى‏شناسند. آنان آياتى را كه علم مى‏آورد از آياتى كه قدرت مى‏آورد باز مى‏شناسند. طلسمات در دست آنان است و درهاى غيب قرآن كريم با مفاتيح آن بر روى ايشان گشوده شده است. آنان با آن كه مى‏توانند با آيه‏اى خزاين ارض و بركت آسمان‏ها را در دست گيرند اما به چيزى طمع و تعدى ندارند. اين محبوبان الهى رمز رسيدن به ثروت يا قدرت را از آيه‏اى مى‏فهمند ولى هميشه از كوزه‏ى شكسته آب مى‏خورند. آنان از آيه‏اى به‏خاطر به دست آوردن دنيا بهره نمى‏برند. آنان امانت‏دار دانش‏هاى اين كتاب آسمانى‏اند و خداوند همه‏ى پديده‏ها و هستى را در اختيار ايشان گذاشته است، اما آنان خون خود را پاى حفظ و حراست اين امانت مى‏ريزند.

درست است قرآن كريم كتاب تمامى دانش‏ها حتى علوم غريبه است اما كسانى كه در پى سحر، جادو، رمل، اسطرلاب، عدد و ديگر علوم غريبه‏اند افرادى ضعيف هستند كه نمى‏توانند زندگى كنند و مى‏خواهند با نوشتن 4، 8، 6 چيزى پيدا كنند ولى اولياى خدا 6 و 8 را براى خود 7 مى‏گذارند و چپ هم نگاه نمى‏كنند. بدخواهان آنان خون ايشان را مى‏ريزند، اما آنان از اين علوم استفاده‏اى نمى‏كنند. آنان از سهم امام حفظ و حراست مى‏كنند، بدون آن كه خود يا نزديكانشان از آن استفاده‏اى ببرند. ولايت و حكومت را به عنوان امانت الهى مى‏پذيرند، بدون آن كه چيزى از منافع آن را براى خود اختصاص دهند و به صرف اين كه منفعتى براى آنان ندارد، از قبول مسؤوليتى الهى امتناع نمى‏ورزند. آنان علم، كمال و معرفتى را كه دارند براى دنيا نمى‏خواهند. اسرار الهى را نبايد در ناسوت افشا كرد و اسرار براى قيامت است كه خود را مى‏نمايد. صاحب سرّ بودن در آخرت است كه اهميت و ارزش دارد. در دنيا ممكن است فردى معمولى خون يكى از اولياى الهى را بريزد در حالى كه آن ولى الهى در برزخ بر تمامى عالميان حتى بر قاتل خود سلطنت دارد. سلطان برزخ ممكن است در دنيا مورد اذيت و آزار باشد و از سوى بدخواهانى دنيامدار به حاشيه رانده شود اما او صاحب سرّ و مقام همت است.

اولياى خدا طمع را از خود برداشته‏اند و از سَر طمع به قرآن كريم رو نمى‏آورند. اولياى الهى به تمامى دانش‏هاى قرآنى از جمله تفأل به ديده‏ى امانت مى‏نگرند.

امروزه قرآن كريم به‏خوبى براى مردم بيان نمى‏شود. البته بگذريم از اين كه كارشناسانى لايق نيز براى آن نمى‏شناسيم. كارگزاران رسانه‏هاى عمومى نيز آن را عاميانه‏وار تبليغ مى‏كنند. شبكه‏ى قرآن يا در پى آموزش تجويد است يا قرائت‏هاى مجلسى مى‏گذارد. ما نه به چنين تجويدى اعتقادى داريم و نه به چنان قرائت‏هايى. صدا و سيماى ما از كارشناس انرژى هسته‏اى كه فن‏آورى ساخت بمب هسته‏اى را در اختيار دارد و فردى يهودى‏تبار است به نيكى ياد مى‏كند. وى هرچند از مخالفان صهيونيست‏هاست و صد مقاله در مورد بمب هسته‏اى نوشته و جايزه‏ى نوبل گرفته و از رشته‏ى تخصصى خود دست برداشته و به رشته‏ى تخصصى ديگرى رفته است و در يك كلام آدم خوبى است، اما تبليغات اين سازمان از قرآن كريم به كيفيت تبليغ از اين فرد هم نيست.

از موانع مهم و عمده‏ى پيشرفت دين در عصر حاضر نبود نقشه‏ى جامع تبليغ مدرن و كارآمد از دين است. نقشه‏اى كه نه توسط ذهن‏هاى جامد و ارتجاعى و بسته طراحى شده باشد، بلكه نظريه‏پردازنى جامع، قوى و آزادانديش با بهره‏گيرى از نظريات كارشناسى تمامى سلايق و انديشمندان آن را ترسيم نموده باشند.

امروزه بايد گروهى تحقيقى باشند كه به صورت منسجم بر روى قرآن كريم تحقيق نمايند و كار آنان اين باشد كه هرچه مى‏توانند به قرآن كريم اشكال نمايند و براى اشكال‏هاى خود پاسخ مناسب آن را بيابند تا اين اشكال‏ها فردا از شبكه‏ى اينترنت و ماهواره‏ها بر ذهن‏هاى جوانان هجوم نياورد. بلكه جوانان اين اشكال‏ها را پيش از آن، از زبان خود ما با پاسخ آن شنيده باشند و دشمنى بدخواهان اين گونه در نطفه خنثى گردد و اعتقادات دينى مردم نيز دستخوش تبليغات منفى آنان نگردد وگرنه فرهنگ دينى افراد جامعه به دست دشمنان نه يك قدم، بلكه فرسنگ‏ها عقب‏تر نگاه داشته مى‏شود و به‏راحتى آسيب مى‏بيند، در حالى كه مسلمانان با تأثير از فرهنگ اسلامى خود بايد در همه‏ى امور پيشرو و راهبر باشند؛ چرا كه «الإسلام يعلو ولا يعلى عليه».

كتاب حاضر گزيده‏اى از آيات قرآن كريم است كه در هر دانشى گزاره‏اى علمى را بيان مى‏دارد. اين كتاب را هرچند نمى‏توان خلاصه‏اى از آيات قرآن كريم دانست اما مهم‏ترين آيات آن را با نكته‏هايى بديع كه در ديگر تفاسير ديده نمى‏شود با خود دارد. نگارنده دوست داشت اين كتاب خلاصه‏اى از آيات قرآن كريم مى‏گرديد كه با حفظ جامعيت، تكرارى در آن نباشد اما اشتغالات فراوان آن را به موجودى حاضر منحصر نمود. اين كار سبب مى‏شود مخاطبان عام به‏راحتى محتواى كاملى از آيات را در اختيار داشته باشند و بحث‏هاى طولانى كه پاسخ‏هايى دراز مى‏طلبد و ذهن و فكر را متشتت مى‏سازد و سدى در برابر هدايت وى مى‏گردد در آن نيايد. نگارنده يادداشت مفاهيم و معارف صحيح به شيوه‏ى كلمات قصار را در برهه‏اى از زمان پى گرفت ولى ترس از خلط اين كلمات با متون دينى مانع از ادامه‏ى آن كار شد.

قرآن كريم براى بشر آينده است كه خود را نشان مى‏دهد و براى آنان است كه سالارى مى‏كند و امروزيان همانند گذشتگان آن را مهجور گذاشته‏اند: «يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآَنَ مَهْجُورا».

اميد است خواننده در مطالعه‏ى اين كتاب صبور و بردبار باشد و آن را به پايان ببرد تا اندكى از دانش‏هاى نهفته در قرآن كريم را باز يابد. اميد است اين سفر روحانى در محضر قدسى برخى از آيات قرآن كريم در كام خواننده بسيار شيرين و گوارا باشد.

 


پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2012 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است