تدبيرهاى سياسى
کتاب
حاضر نگاهى نقادانه به سياست متعالى ملاصدرا و برخى از تدبيرهاى فكرى، سياسى و نظامى
انقلاب اسلامى دارد که شامل چهار بخش با عناوین زیر است:
تدبير
اول:
سياست متعالى ملاصدرا
تدبير
دوم:
معرفت، ولايت و قدرت
تدبير
سوم:
لزوم پيرايهزدايى فورى از فرهنگ دينى براى تحقق كارآمدى نظام جمهورى اسلامى
تدبير
چهارم:
اطاعتپذيرى محبانه؛ فرهنگ اهل ولايت
مرحوم
صدرا از معدود فيلسوفانى است كه بر ديانت شيعه بوده و در فلسفه، عالمى بسيار برجسته
است. كمتر فيلسوفى است كه در تشيع آنان شبهه نباشد اما در تشيع ملاصدرا كسى حرفى ندارد
و نخستين امرى كه خط مشى سياسى ملاصدرا را مشخص مىنمايد مكتب شيعى اوست. دومين امرى
كه زندگى سياسى و همراه با مبارزهى ملاصدرا را مىرساند قيام وى بر عليه عالمان قشرىگراى
آن زمان است كه اين عمل سياسى وى در كتاب «كسر الاصنام الجاهلية» خود را بهخوبى مىنماياند
و البته عمل او نمايانگر انديشهى سياسى اوست. ايشان چون چند گام نيز از زمان جامعهى
خود پيش بوده است مورد پذيرش جامعهى آن روز واقع نگرديد و به دستور مستقيم شاه عباس
به تبعيد فرستاده شد و حوزههاى علميه بعدها بود كه با ايشان به صورت جزيى همراه گرديد.
ملاصدرا در زمان خود در غربت خلق به سر مىبرد و مجبور بود همچون خانه بهدوشان از
اين منطقه به آن ناحيه رود و آوارهى اين بيابان و آن شهر باشد، اما انديشهى وى پس
از پيروزى انقلاب اسلامى به مدد تلاشهاى علامهى طباطبايى رحمهالله و شاگردهاى ايشان
و نيز با توجه به مشى فلسفى حضرت امام خمينى قدسسره حكمت برتر روز گرديده است و از
آن بسيار سخن گفته مىشود و از صدرا نيز فراوان تجليل مىگردد. تأثير فلسفهى وى بر
بسيارى از رشتههاى علوم انسانى نيز در حال ظهور است. فلسفهى وى بر مبانى سياسى نيز
تأثير خود را گذاشته است و همايشى در اين زمينه برگزار شد كه همايش سياست متعاليه از
ديدگاه حكمت متعاليه نام داشت. پژوهشكدهى دفتر تبليغات اسلامى در تاريخ 19/4/1387
به بهانهى برپايى اين همايش مصاحبهاى را با نگارنده انجام داده است كه در اين كتاب
مىآيد و البته آن پژوهشگاه، اين مصاحبه را همانند ديگر مصاحبههايى كه برخى از كارگروههاى
آن مركز داشتهاند نشر نداده است.
اما
تدبير دوم اين كتاب، سه اصل را به بحث مىگذارد: يكى، معرفت حقيقى حق و شناخت راستين
پروردگار، دوديگر، ولايت كه حقيقت توحيد و مغزاى آن به شمار مىرود و مسلمين را از
پراكندگى و تشتت دور مىدارد و در نهايت، داشتن قدرت ظاهرى و باطنى با حضور فعال و
مؤثر در جهان به واسطهى علم و تكنولوژى و با ظهور ايمان و اقتدار روحى.
تدبير
سوم از لزوم پيرايهزدايى فورى از فرهنگ دينى براى تحقق كارآمدى نظام جمهورى اسلامى
مىگويد و در آن به برخى از معضلات كلان كشور پرداخته شده است.
تدبير
چهارم نيز اطاعتپذيرى محبانه را فرهنگ اهل ولايت مىداند و متن يك سخنرانى است كه
در ديدار جمعى از پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار ايراد شده است. در آنجا
گفته شده اطاعتى كه از سر ترس باشد يا قوانين و مقررات، آن را ايجاب نمايد، پشتوانهى
معرفتى و ولايى ندارد و كسى كه به سبب ترس از توبيخ، اطاعتپذير مىشود در واقع سربازى
معمولى است و براى تمامى مردم دنيا امر مرسومى است، ولى اين عشق است كه انسان را براى
پذيرشِ ولايى كه فرهنگ شيعه است آماده مىسازد و عشق رياضتى است براى رسيدن به باب
ولايت كه روح و بدن را گرم مىسازد تا صعوبت ولايت آن را خرد و شكسته نسازد و باب تحملپذيرى
بنده را بالا برد و در انقلاب اسلامى برگ برنده در دست كسانى بود كه رفتند و آنان كه
ماندهاند اگر در شهر كه مىآيند معمولى باشند و ريزش نمايند باختهاند؛ چرا كه اگر
كسى عاشق و دلباخته باشد هم بر خاك جبهه و هم بر آسفالت خيابان، خداى خود را در نظر
دارد. هراسى كه در دل دشمن از ولايتمداران راستين و صاحب بينش وجود دارد برگرفته از
قدرت عشق است و بازوى آنان با نداى «يا حسين» است كه نيرو مىگيرد.
|