تعامل نرم و ديجيتال
این
کتاب به بیان مباحثى پيرامون چالشهاى فقه و اخلاق و استفتاءات شركتهاى هرمى،
چاپ و نشر مكتوب و ديجيتال و روابط زن و مرد می پردازد. نوشتار حاضر شامل
چهار بخش با عناوین زیر است:
گفتار
اول: مناسبات فقه و اخلاق و تمايزات آن دو
گفتار
دوم: تجارت الكترونيك و شركتهاى هرمى
گفتار
سوم: احكام چاپ و نشر
گفتار
چهارم: روابط زن و مرد
دانش
اخلاق از دانشهاى مهجور در حوزهها در اين زمان است و انديشمندان حوزوى در حال حاضر
كمتر با نگاهى تخصصى به آن روى مىآورند. هماينك مهندسى اين دانش و كشف رابطهى آن
با ديگر علوم و نيز نسبت آن با دين نيازمند تحقيقهاى ژرفپژوهانه است. در اين رابطه،
كارگروه اخلاق و تربيت دفتر تبليغات اسلامى پرسشها و چالشهاى محل بحث را با نگارنده
به بحث گذاشت اما متن اين مصاحبه در جزوهاى كه آن گروه ترتيب داده بود نيامد و براى
نخستين بار در اين كتاب نشر مىيابد.
در
اين مصاحبه از مناسبات فقه و اخلاق و ارتباطات ميان اين دو علم پرسيده شده و گفته شده
است مبناى فقه «حق» است و «فقه» مجموعهى معرفتى اعم از اخلاق، اعتقاد و احكام است
كه در مقام ثبوت مجموع دين به عنوان «حق» بايد در كنار هم بيايد اما در مقام اثبات
و در متن خارج و واقع، به علت تخصصى شدن علوم، اين سه علم؛ يعنى فقه، كلام و عقايد
و نيز اخلاق بايد از هم جدا گردد و تبارشناسى اين امر نيز ذكر گردد و ملاكها و تمايزهايى
كه مىتواند به عنوان مهندسى علوم، دو علم فقه و اخلاق را از هم بازشناسى نمايد و در
راستاى تخصصى كردن دانشها به صورت مستقل در نظر گرفته شود، فهرست گردد. تفاوتهايى
كه در موضوع فقه و اخلاق وجود دارد و تمايزهاى ميان آن دو و معيار تشخيص و بازشناسى
گزارههاى فقهى از اخلاقى و نحوهى تحولپذيرى اين علوم بررسيده شود.
بايد
اعتراف كرد فقه موجود تنها توانسته است به بخشى از فقه عظيم شيعه دست يابد و پارهاى
از مباحث آن به صورت بكر مانده است. فقه ما بيشتر به امورى صورى و ظاهرى پرداخته است
و نسبت به آنچه در دنيا به نام حقوق شناخته مىشود و نيز نسبت به برخى از مسايل اخلاقى
بهويژه اخلاق حرفهاى كه برخى از مسايل آن بعد فقهى دارد چيزى ارايه نداده است. نبود
شناخت ملاكات احكام نيز بر نارسايى و محدود شدن آن افزوده است. همچنين بسيارى از عالمان
حتى در تحليل مسايل عقلى، انسانها و تمامى پديدهها را به صورت تفكيكى لحاظ مىكنند
در حالى كه عالم هستى نظامى اشاعى دارد. اين در حالى است كه ما حتى در زندگى روزمره
و مسايل فقهى و سياسى خود بايد اشاعى بينديشيم، نه تفكيكى.
اما
گفتار دوم، در مقام ثبوت، حكم فقهى شركتهاى هرمى و تجارت الكترونيكى در شبكهى جهانى
اينترنت تبيين شده است و در مقام اثبات، گفته شده درست است فعاليت شركتهاى هرمى نوعى
كاسبى و معامله است اما در فضاى اينترنت و در كار با اين شركتها بسيار پيش مىآيد
كه سطح بالاتر، كسى را كه در لايهى پايين است به زمين مىزند يا اكانت او را با زور
و تهديد مىربايد و حساب او را خالى مىنمايد و گاه سياه بازىهايى پيش مىآيد. اين
نوع تجارت، مشكلات خاص خود را دارد و نياز به تبحر و آشنايى دارد و بسيارى از افرادى
كه وارد اين شركتها مىشوند به سبب نداشتن اطلاعات كافى به زمين مىخورند. نظام نيز
با توجه به ريزشهاى فراوان آن، اجازهى فعاليت به آنان نمىدهد؛ زيرا مىداند بسيارى
از آنان در اين كار ناشى و ناآگاه هستند و پول خود را از دست مىدهند و فردا انتظار
دارند نظام براى آنان كارى بكند در حالى كه اصل شركت آنان حق حسابى به دولت نداده تا
وظيفه داشته باشد از مشتركان آن به عنوان شهروند حمايتى داشته باشد. اينان نيز در صورتى
از لحاظ شهروندى مورد حمايت قرار مىگيرند كه مطيع قانون باشند و با چنين تخلفى، فعاليت
آنان هر پىآمدى داشته باشد بر عهدهى خود آنان است و دولت چيزى را ضمانت نمىكند.
گفتار
سوم اين كتاب پاسخ به مجموعه استفتاءاتى با موضوع نشر مكتوب و ديجيتال كتاب و احكام
آن را ارايه مىدهد. در اين مجموعه، از حكم تورم بر ارزش افزودهى كتاب، خسارات ناشى
از ممنوعيتهاى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى يا از عوامل فنى يا تعويق نشر كتاب، نشر
كتابهاى مشابه، واگذارى امتياز نشر كتاب از سوى ناشر به ناشرى ديگر، مسؤوليتهاى قانونى
متوجه بر برخى از كتابها پس از نشر آن، حق (دائمى و موقت) تأليف، ترجمه، نوشته يا
چاپ كتاب و تأثير مرور زمان بر آن، چاپ كتابهاى عكس و نقاشى و نيز كتابهاى مذهبى
و قرآن كريم و نسخهبردارى و تكثير از نرمافزارهاى كامپيوترى گفته مىشود.
اما
گفتار پايانى اين كتاب، از عقد موقت و شرايط اجرايى آن، غنا و موسيقى، نماز نافله،
جواز استمنا براى درمانهاى پزشكى، نظام مشاعى عالم هستى، شرايط اجراى حدود، سلام دادن
به زنان و نگاه به فيلمهاى مستهجن مىگويد كه يكى از مقلدان، خواستار حكم آن گرديده
است.
|