شناسنامه کتاب:سرشناسه: نکونام، محمد رضا، 1327 /عنوان و پدید آور:اصول و قواعد تعبیر خواب/نگرشی نو و علمی به خواب و رویا/ مولف:محمد رضا نکونام /مشخصات نشر: قم ، ظهور شفق،1386. /مشخصات ظاهری: 400 ص./
شابک:978_964_2807_70_3 /وضعیت فهرست نویسی: فیپا /یادداشت: کتاب نامه ص {400}/
یادداشت: نمایه /موضوع: خواب گذاری، جنبه های مذهبی، اسلام موضوع: خواب دیدن ، جنبه های مذهبی ، اسلام
موضوع: خواب ، جنبه های مذهبی ، اسلام /موضوع: خواب گذاری، جنبه های قرآنی موضوع: تاویل ، جنبه های مذهبی ،اسلام /رده بندی کنگره: 7 الف 8 ن BP 232/ 65/رده بندی دیویی:297/ 485/شماره کتاب شناسی ملی:1028804
|
پيشگفتار
الحمد للّه ربّ العالمين،
والسلام والصلوة على محمّد وآله الطاهرين، واللعن الدائم على أعدائهم أجمعين.
دانش موجود در حوزههاى علمى
بهطور كلى به سه دسته تقسيم مىشود كه عبارت است از: علوم منقول و ظاهرى، علوم
معقول و در آخر، علوم حقيقى و تمام باطنى كه هر يك داراى ويژگىهايى است و در
تمامى دوران حيات علمى حوزهها كم و بيش به قوت خود باقى بوده است.
البته، عالمان به علوم
حقيقى و باطنى در شماره بسيار اندك مىباشند و در طول تاريخ خود، رو به تنزل و ضعف
داشتهاند؛ ولى با وجود استعداد و حصول شرايط و تهيهى مبادى براى عدهاى كه چندان
نيز كم نبودهاند، كيفيت بسيار بالا و عميقى را دارا بودهاند.
فقه، اصول، كلام و ادب از
علوم صورى و ظاهرى است و منطق، فلسفه، هيأت و رياضيات از دانشهاى فلسفى، و عرفان،
نجوم، علوم
(صفحه ی 13)
*********
غريبه،
تصرفات نفسانى و يافتههاى باطنى و شهودى در زمرهى علوم به تمام معنا باطنى است.
عدهاى بهطور نسبى، بسيارى
از فنون و علوم را به حقيقت و يا به ادعا و مجاز دارا بودهاند و گاهى نيز رشتهاى
از اين علوم بر ديگر رشتهها غلبه مىنموده و موقعيت و خصوصيات افراد و زمانها در
رشد يا انزواى اين گونه علوم و فنون دخالت ويژه داشته است.
عرفان كه از علوم باطنى به
شمار مىآيد، خود داراى دو بخش نظرى و عملى است. عرفان نظرى، مقامات، حالات و
منازل عارفان را براى روندگان اين راه ترسيم مىنمايد و عملهاى بايسته در هر
مرتبه را به آنان مىشناساند و آن را به صورت مدرسى بيان مىكند اما عرفان عملى
حركت در اين راه است كه دل را به صفاى معنويت باطنى روشن مىكند.
عالمان به عرفان نظرى ممكن
است در جهات باطنى و عملى موفقيتهايى يافته باشند و كم و بيش اين گونه افراد در
حوزهها همانند بيرون از حوزهها بهچشم مىخورند؛ گرچه اهل تزوير و ادعا در خارج
از حوزه بسيار وجود دارد.
عالمان به دانشهايى چون
رمل، اسطرلاب، جفر و علوم غريبه كمتر يافت مىشوند و در بعضى از زمانها اين
دانشها به انزوا و انقطاع كامل كشيده شده و يا در خفا و پنهانى مانده است و گاه
برخى آشنايى با آن را به دروغ ادعا مىكردهاند.
با آن كه اثرات عملى احكام
نجومى و يا رياضى و رمل بدون صفاى باطن حاصل نمىشود، اين دانشها بيشتر جهات
فنى، علمى و نظرى را در بر دارد و نبايد آن را از علوم باطنى دانست.
(صفحه ی 14)
*********
رياضيات و هيأت با هم
هماهنگى كامل دارد و هيأت به رياضيات نيازمند است و نه به عكس، گذشته از آن كه علم
هيأت، اشتباهات علمى و فنى بسيارى دارد، اما رياضيات چنين نمىباشد.
آشنايان به علوم رياضى و نجوم
كمتر مىتوانند از اين دانشها در راهيابى به غيب استفاده برند، جز عدهاى اندك
كه در اين راه بسيار موفق بودهاند و كسانى كه بر اين گونه مطالب احاطه دارند،
بهخوبى و با اقتدار تمام راه ورود به عوالم ديگر را از اين طريق براى خود هموار
مىديدهاند.
رسيدن به ديگر علوم باطنى و
حقيقى زمينههايى از رياضتهاى نفسانى و عبادت و تهذيب نفس و روح را لازم دارد و
اين گونه معانى و حقايق از تمامى دانشهايى كه گذشت برتر است؛ هرچند كمتر نصيب
كسى مىگردد و تا به امروز كه مىشود گفت اين دانشها مهجور مانده است و كسانى كه خود
را در اين گونه معانى و حقايق آشنا احساس مىكنند، از هر كس و هر چيز چون پرندهاى
گريزانند و در پنهانى كامل به سر مىبرند و نَمى از درياى كمالاتشان نيز ظاهر
نمىگردد.
اكتساب اين گونه حقايق و
معانى به صفاى نفسانى و استعداد كامل نياز دارد و افزوده بر آن، هرگز بدون رياضت و
تهذيب نفس بهرهى كسى نمىگردد. البته، تنها امور گفته شده شرط كافى در رسيدن به
اين علوم نمىباشد و عنايات الهى و دولت اسمايى نيز شرط لازم آن است. در ميان اين
حقايق و معانى مىتوان به علم «منايا»، «بلايا»، «فراست» و «تعبير» اشاره كرد.
علم «منايا» و «بلايا»
همچون مفاهيم جابلقا و جابلسا رشتهاى دراز دارد و زمينههاى ثبوت و اثبات آن مقام
مناسب و مفصلى را مىطلبد كه
(صفحه ی 15)
*********
اين
نوشتار در مقام بيان آن نيست و آنچه همت بر بيان آن است، يادكرد از علم «تعبير»،
«فراست» و «تأويل» است و از اين رو دو فصل نخست اين كتاب به بيان اصول علم رؤيا
ويژگى دارد و فصل سوم به معرفى علم فراست مىپردازد و فصل چهارم علم تأويل و تفاوت
آن با علم تعبير را بر مىرسد.
علم «تعبير» از كمالات بلند
باطنى انسان است كه به دهش الهى وابسته بوده و نتيجهى صفاى باطن و رياضتهاى سخت
نفسانى است و جز براى اندكى آن هم بهطور نسبى و با كم و كيفى مختلف حاصل
نمىگردد. علم «فراست» نيز اگرچه چنين زمينههايى را لازم دارد و از كمالات برتر
انسانى است و در كمتر كسى بهخوبى آشكار مىگردد، در ميان افراد عادى نيز كم و
بيش و گه گاه و بهندرت يافت مىشود؛ هرچند بسيارى ادعاى دارايى چنين معانى را
دارند.
قداست و زيركى به معناى خاص
آن در صورت رياضت و تهذيب باطن و تمرين و درس و بحث و تعليم و تعلّم فزونى مىيابد
تا جايى كه مؤمن به مقام «ينظر بنور اللّه»(1) مىرسد و وى اين معانى
را در خود به صورت محسوس مىيابد و صفات «وجه الارض» را در لابهلاى دل به آرامى
باز مىيابد و دل آرامى را در لابهلاى تمامى چهرههاى نگران به تماشا مىنشيند و دل
و باطن هر كس را به صورت وى مىشناسد و از صورت به دل وى راه مىيابد.
اين گونه علوم با آن كه
كميت چندانى در ميان افراد و عموم جامعه ندارد؛ ولى بر اثر كيفيت بالا و اقتدار و
توانمندى بالاى آن هميشه
1ـ المجروحين، ج3، ص33.
(صفحه
ی 16)
*********
موقعيت
خود را در انديشه و خاطرات آدمى حفظ نموده و هيچ گاه به فراموشى سپرده نشده است و
با آن كه كمتر كسى اين گونه حقايق را مىيابد؛ اما وجود آن در بسيارى از افراد از
شهوات و خواستههاى نفس آنان نمىكاهد، و تنها اندكى از دارندگان آن هميشه زنده،
تازه و سرشار از پويايى مىباشند.
كسانى كه مىخواهند به
دنبال اين گونه حقايق و معانى بروند، بايد بهطور جدّ از طهارت مولد، صفاى باطن،
حسن ظاهر و سوخت و سازهاى درونى و در رأس تمامى آن از عنايات الهى برخوردار باشند
وگرنه راه به جايى نمىبرند و سودى جز زحمت بىحاصل نصيبشان نمىگردد؛ اگرچه زحمت
هيچ كس در هر صورت از بين نمىرود و كسانى كه با نواقص اساسى به دنبال اين گونه
راه مىروند از اطلاعات فراوان و خواص عمومى و ثمرات جزيى بىبهره نمىگردند؛
همانطور كه صاحبان استعداد و دارندگان شرايط نيز هرگز بىنياز از استاد و مربى دل
سوخته و دلسوز نمىباشند، بهويژه در عصر غيبت و دوران جدايى از صاحبان وحى و
عصمت عليهمالسلام كه نياز به استاد آشنا ضرورى است.
علم تعبير از علوم كهن است
و حضرات انبيا عليهمالسلام معلم آن بودهاند و با وجود باطنى بودن داراى مبانى و
اصول منظم و روشمندى است كه تاكنون تبيين نشده و هميشه بهطور اجمال و به صورت
سينه به سينه انتقال يافته است.
همان گونه كه گذشت اين دانش
از مواهب ويژهى الهى است و وجود آن در فردى، آثار بارزى را بهدنبال دارد؛
بهطورى كه آشنايى با آثار مىتواند افراد فاقد و مدعيانى كه چيزى جز استحسانات
نفسانى و
(صفحه ی 17)
*********
بافتههاى
ذهنى در دست ندارند را از دارندگان حقيقى آن بهآسانى باز شناخت.
افرادى كه سرّ و باطن آنان
به اين حقايق و معانى شكفته شده است و بهواقع به اين موهبت رسيدهاند، در ابتدا
خود خوابهاى خوش و پرمعناى بسيارى مىبينند و رياضتهاى طبيعى و فراز و نشيبهاى
فراوان قهرى در دامانشان قرار مىگيرد و صاحب رنج و سوز و آه و درد فراوان
مىشوند.
با آن كه علم تعبير از علوم
سينه به سينه است و تاكنون به شيوهى قاعدهمند و مدونى انسجام علمى نيافته است،
مىتوان آن را تحت ضوابطى كلى و به صورت روشمند ارايه داد و اين علم را همچون
بسيارى از علوم آموزشى ساخت، و اين كار با آنكه بسيار مشكل و محتاج زحمات فراوانى
است، از آنجا كه پيشينهاى ندارد، از تازگى و طراوت خاص خود برخوردار است و
افزوده بر اين، همواره افراد عام و خاص به آن احساس نياز مىكنند.
اين نوشتار براى نخستين بار
سعى دارد با برشمردن اصول تعبير، احكام و قوانين كلى آن را به صورت روشمند آموزش
دهد.
در پايان خاطرنشان مىگردد
تعبير اشياى پيرامون ما و بهويژه ساختهها و اختراعات نوپديد عصر حاضر در نوشتهى
ديگرى كه اين كتاب را تكميل مىنمايد آمده است كه ان شاء اللّه در دسترس
علاقهمندان قرار خواهد گرفت و مىتوان نوشتار حاضر را مقدمهاى براى آن كتاب
دانست.
وآخر دعوانا أن الحمد للّه
ربّ العالمين
(صفحه ی 18)
*********