درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی>پرسش و پاسخ



۲۱

پرسش: به لحاظ روان شناسی کلمات، نوشتار و سخن گفتن چه رابطه ای با باطن آدمی دارد؟

پاسخ: هر سخن، کلام و نوشته ای از روان و باطن صاحب نوشته حکایت دارد. برای نمونه، روی درب باک بعضی از خودروها نوشته شده است: «بخور به حساب من» و روی بعضی، عبارت «شکمو» دیده می شود. برخی نیز «بخور به سلامت» را نوشته اند. صاحب جملهٔ نخست بسیار سخاوتمند و باصفاست، برخلاف رانندهٔ وسیلهٔ دوم که خسیس و اهل دعواست، و صاحب جملهٔ سوم فرد آرامی است. هر آن چه از دهان انسان خارج می شود رشته ای از حقیقت پنهان اوست؛ خواه به شوخی گفته شود یا کم تر از شوخی. اما اگر کلام وی جدی باشد، همه متوجه قلب، فکر و روش گوینده می شوند؛ ولی در صورت مزاح، کم تر این حقیقت پنهان آشکار می شود و افراد غیر خبره نمی توانند از این مسایل درس بگیرند و پی به هویت شخص برند؛ ولی خبرگان در این مسایل، زود متوجه امر می شوند.


۲۲

پرسش: علوم تجربی تا چه اندازه به حقیقت روح دست یافته است؟

پاسخ: بحث های علمی در زمینهٔ روح شناسی خالی از گفتار رمزی و مبهم نیست و حقیقت آن به خوبی روشن نگشته است. بحث علمی از روح همانند بحث دانش جوی رشتهٔ داروشناسی دربارهٔ برخی از گیاهان است که تصویری از آن را در کتاب خود می بیند و بحث های آن خالی از بو، رنگ و روی گل یاد شده است و قرب و وصولی در آن نمی باشد. بحث های آکادمیک و مدرسی در مراکز علمی و دینی سنتی از روح، ذهنیتی بیش نیست و می شود دانش جویان و اساتیدی که داد سخن و درازای نوشته از روح دارند، کم ترین بهره ای از حقیقت آن نداشته باشند. عالمی که به نیروی بصیرت به حضور روح رفته است این بحث ها را فاقد ارزش علمی می داند. البته، برخی از این مباحث که اندک است، ضروری و مفید است. می شود استادی روح شناس یا روان شناس با حقیقت روح و روان آدمی بیگانه باشد، در حالی که فردی بدون اطلاع از این گونه مباحث علمی عینیت روح را یافته باشد و آن چه می گوید هماهنگی کامل با حقیقت خارجی روح داشته باشد. در دنیای علمی امروز هستند بسیاری از اساتید روح شناسی و روان شناسی که مزدور دستگاه های اطلاعاتی زورمداران شده اند، بدون آن که وجدان روحی برای آن ها مزاحمتی فراهم نماید. آن چه از حقیقت روح دارای اهمیت است خود روح است نه تعریف روح. عینیت خارجی روح در کالبدهای متحرک اجتماعی می تواند دارای اهمیت باشد نه بیان علمی از آن، که جز گمانه ای نیست و از حقیقت روح فرسنگ ها فاصله دارد. «روح علمی» و تحقق ملموس خارجی روح را باید شناسایی کرد و باید در جست و جوی آن بود تا در تحرک عینی فرد و جامعه مؤثر باشد. این عینیت خارجی روح است که می تواند در بازیابی، رشد و تکامل فرد و جامعه نقش اساسی داشته و برای رفع مشکلات جوامع انسانی دارای ارزش باشد.


۲۳

پرسش: دانشمند واقعی چه کسی است؟

پاسخ: دانشمند واقعی کسی است که توانایی انشا و ایجاد را از ناحیهٔ خود دارد؛ نه کسی که فخر انشای دیگران را دارد و گفتار این و آن را بیان می کند و مقلّد و پیرو حرف های دیگران است.


۲۴

پرسش: آیا از رحم زن منی خارج می شود؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، ویژگی متمایز کننده ظاهری آن با رطوبات سیستم تناسلی که به طور طبیعی وجود دارد چیست؟

پاسخ: ارگاسم و لذت بردن زن از فعالیت های جنسی به معنای جنب شدن او نیست. زن ها از طریق دخول آلت به میزان حشفه در جلو و پشت است که جنب می شوند و رطوبت هایی که از آنان خارج می شود منی نیست و حکم منی را ندارد و این رطوبت ها چنان چه همراه خون نباشد پاک و طاهر است . بسیار بسیار نادر اتفاق می افتد که زنی به هنگام عمل جنسی انزال داشته باشد و منی از او خارج گردد. منی که از زن خارج می شود با رطوبت هایی که از او بیرون می آید متفاوت است و منی زن شبیه منی مرد است. بنابراین، اگر خانمی در خواب ببیند که مجامعت دارد خواه به ارگاسم برسد یا نه تکلیفی ندارد و جنب نمی شود و رطوبت حاصل از فعالیت غدد بارتولن به هنگام لذت بردن جنسی خواه در فکر باشد یا به صورت عملیات جنسی و در بیداری باشد یا خواب، منی نیست . البته اگر زن با خود بازی کند به قصد آن که لذت جنسی داشته باشد به استشها مبتلا شده و معصیت کرده است . استشها همان استمناست با این تفاوت که مردان چون منی دارند به آن استمنا گفته می شود و زنان چون منی ندارند و زن برای شهوت خود با آلت بازی می کند به آن استشها گفته می شود. این که زن بدون آن که دخول داشته باشد رطوبت می بیند و رطوبت وی سبب جنابت او نمی شود مساله ای است که بسیاری از زنان دچار اشتباه می شوند و زندگی را با غسل های متعدد جنابت بر خود سخت می سازند در حالی که جنب نگردیده بودند.


۲۵

پرسش: بهترین زمان ازدواج برای پسر و دختر چه زمانی است؟

پاسخ: ازدواج سالم نیاز به زمینه هایی دارد. ازدواج یک دلدادگی و دلسپردگی است و نیاز به بلوغ عاطفی دارد. بلوغ جنسی در پسران همان دیدن منی است و با بیرون آمدن منی حاصل می شود. بلوغ مالی توانایی مدیریت اقتصادی و دوری از اسراف و تبذیر و هزینه درآمد در جای خود است به دور از هوس های نامعقول و نامتناسب و بلوغ عقلی قدرت فهم است که به آن اطلاق رشد می شود و به صورت غالبی در هجده سالگی پدید می آید اما برای ازدواج نیاز به بلوغ عاطفی است که فرد احساس محبت به فردی خاص را داشته باشد و دوست داشتن را تجربه کند و نیز جنسیت را بشناسد و تفاوت میان دختران یا پسران را بداند تا به دست آورد کدام دختر -اگر پسر است- یا پسر -اگر دختر است- با فیزیک های مختلفی که آنان دارند با وضعیت جسمی و روحی وی تناسب دارد. در ازدواج با حصول بلوغ عاطفی مهم ترین معیار نگاه نخست به دختر یا پسر است که تناسب روحی و اخلاقی او را نشان می دهد. قضاوت نگاه نخست و حالتی که در نفس می نشیند برای ازدواج بسیار مهم است. پسران چون بلوغ عاطفی آنان دیرتر از دختران شکل می گیرد دسـت کم میان دختر و پسر باید چهار یا پنج سال تفاوت سن باشد و دختر کوچکتر باشد. زیبایی و ایمان نیز اهمیت دارد. در ایران پسران بیشتر درسن بالای ۲۵ سال به بلوغ عاطفی می رسند و البته استثنا در همه جا هست.


۲۶

پرسش: تفاوت میل جنسی زن و مرد از دیدگاه روان شناسی چیست؟

پاسخ: با آن که میل جنسی به طور مشترک در زن و مرد وجود دارد، ولی کیفیت آن متفاوت است و هر یک از آن‌ها در بروز این موهبت الهی- که از شاه‌کارهای ظریف خلقت است- کیفیت خاص و حال و هوای خود را دارند. بروز شهوت در مرد بعد از تحقّق زمینه و سلامت و فعلیت، در بسیاری از موارد، طغیانی قهری در برد کوتاه و بلند دارد. شتاب و سرعت، هم در جهت بروز و ظهور و هم در جهت اشباع و انصراف، از خصوصیات دیگر میل و شهوت در مرد است؛ در حالی که زن از این خصوصیت‌ها به دور است و حالتی کند در تحریک و بستری طولانی در اوج دارد. زن با آن که در عشق کم‌تر ثبات می‌یابد، ولی در شهوت عمیق است و برد بلندش (عشق) در رابطه با برد کوتاه احساسش شکل می‌یابد. این نیز از لوازم ضروری طبع حسّاس اوست. میل مرد از تعدّد و تنوّع برخوردار است و در اشباع شهوت، گسیخته است؛ در حالی که میل زن متّصل، طولانی و مرحله‌پذیر است. در زمینهٔ انتخاب و گزینش، مرد بیش‌تر جهات مثبت را در نظر می‌گیرد و زن کم‌تر در بند این امر است و به‌طور غالب عواطفش زمینه ساز هر نوع انتخاب و تصمیم است. تحریک شهوت در مرد، چندان نیازمند مبادی و مقدّمات پیچیده نیست؛ به طوری که زن می‌تواند در کوتاه‌ترین فرصت و به آسانی او را متحوّل سازد و تحریک نماید، ولی زن در این جهت از ظرافت و پیچیدگی خاصّی برخوردار است و جهات گوناگونی را داراست. زن برای فعلیت شهوت و لذّت، مبادی فراوانی را طلب می‌کند که این مبادی نیازمند شناسایی است و در بسیاری از جهات، نیازمند آموزش است. البته زن‌ها نیز در این زمینه نسبت به یک‌دیگر از مبادی متفاوتی برخوردارند و همهٔ آن‌ها یک‌سان نیستند. هر مردی نمی‌تواند به آسانی و بدون دقّت زنی را اشباع سازد. اشباع میل جنسی زن، نیازمند برخوردهای عاشقانه و تماس‌های ظریف و حساب شده است که در صورت ناآگاهی و عدم موفّقیت مرد و یا کاستی و ناتوانی‌اش، در زن حالت سرخوردگی بروز می‌کند. این گونه عوارض در جامعهٔ فعلی ما به طور مشهود عینیت دارد و بسیاری از مشکلات زندگی خانوادگی در گرو عدم آگاهی یا ناتوانی‌های جنسی است. به طورکلّی، شوق در زن، زود می‌روید و هوس در وجود او به‌طور مرموزی سرکشی می‌کند؛ در حالی که همین زن در پیدایش میل جنسی به کندی اشباع می‌گردد و چندان راضی به نظر نمی‌آید و اگر چه این نارضایتی را در بسیاری از مواقع پنهان می‌سازد، ولی در موارد بسیاری هم آن را به صورت‌های مختلف و در حالت‌های گوناگون آشکار می‌سازد. طغیان شهوت در زن ممکن است با خطر بیش‌تری نسبت به مرد هم‌راه باشد. البته اوج گرفتن شهوت در زن کار چندان آسانی نیست و هر زنی در تداوم این امر، نیازمند مرد سالم، توانا و آگاه است. با این که زن در بروز این حالات در خود و همین‌طور در مرد، کم و بیش از خود هم‌کاری و هم‌یاری نشان می‌دهد، ولی بیش‌تر توقّع دارد که بروز این حالت‌ها در او از جانب مرد ظهور پیدا کند و به ویژه در این زمینه، دل‌باختهٔ توان‌مندی‌های مردانه است.


۲۷

پرسش: علت افول عشق در جهان امروزی چیست؟

پاسخ: لذّت و کام‌یابی هنگامی عشق نام می‌گیرد که از نهاد آدمی برخیزد و به بار دل نشیند و وصول و آرامش از آن، پرتو بیفشاند. هنگامی که وجود انسان به مرتبه‌ای از فعلیت و کمال می‌رسد، عشق در چهره‌ای نمود پیدا می‌کند که دیگر ملازمه‌ای با نیاز و غیر ندارد. عشق، حقیقتی پایدار، همیشگی و رو به تزاید است که هر چه انسان به کمال و فعلیت بیش‌تری دست یابد، در او پررنگ‌تر و افزون‌تر می‌گردد تا جایی که عاشق می‌تواند به تنهایی و بی‌غیر، عشق را در درون خود بیابد و از وجود آن سرمست و شادمان باشد. امروزه آن‌چه از کام‌یابی در میان عموم مردم و جوامع آزاد به چشم می‌خورد، تنها هوس و شهوت است که بی‌جا نام کام و لذّت به خود گرفته و بر اثر کدورت‌ها و آلودگی‌ها، وقوف چندانی به عشق ـ که اوج کمال و زیبایی است ـ ندارند. اگرچه امروزه راه‌های لذّت‌یابی متعدّد و متنوّع شده است، ولی به همان اندازه، عشق رنگ باخته و این امر سبب گردیده که چنین افرادی بعد از هر ارتباط جنسی از یک‌دیگر جدا شوند، بی‌آن که دل به یک‌دیگر بسته باشند؛ چنان‌که گویی یک‌دیگر را نمی‌شناخته‌اند. همین که دو طرف، نیاز مقطعی و هوس نفسانی خود را برطرف کردند، راه خود را گرفته و می‌روند و باز هم مدّتی دیگر برای رفع نیازی نوپدید و کامی تازه، در کنار دیگری قرار می‌گیرند. البته ممکن است این مراوده‌ها، انس و عادتی هم برای افراد ایجاد کند، ولی روشن است که چنین انسی جدا از عشق و تنها ظهوری از هوس است که شهوت نام می‌گیرد. باری، با آن که تمام این چهره‌ها، بروزی از عشقند، ولی باید گفت: عشق در این هنگام به ظرف نازل و ناسوت کشیده شده و افول یافته است. در شهوت و هوس‌های جنسی ـ نفسانی بعد از فروریزی نسبت به نیاز جنسی، زمینهٔ کام‌یابی نیز فرو می‌ریزد؛ در حالی که آهنگ عشق همیشه باقی است. آری، شهوت و هوس با تماس جنسی و ریزش افول می‌یابد، ولی عشق با تماس جنسی، التذاذ و حتی ریزش بالندگی و شکوفایی بیش‌تری می‌یابد. در این‌صورت، در درون دایرهٔ کام‌یابی فروریزی صورت نمی‌گیرد و اوج و عروج ممتد عشق، بی‌افول خواهد بود.


۲۸

پرسش: روش باز کردن مَشاعر کودک در تربیت خانوادگی چیست؟

پاسخ: اگر بخواهند به انسان لالی سخن گفتن بیاموزند، بهترین راه این است که او را به آوازخوانی وا دارند. آموزش آواز به کودکان نیز لکنت زبان آنان را از بین می‌برد. کودکی که از طرف پدر و مادر اجازه و فرصت سخن گفتن پیدا نمی‌کند، نه تنها روحیهٔ او آسیب می‌بیند، لکنت زبان نیز پیدا می‌کند.شایسته است بچه‌ها از ابتدای کودکی مثل خروس جنگی بار بیایند. درست همانند قانون جنگل یک‌دیگر را بزنند و هم بتوانند کتک‌خور شوند و هم بتوانند کتک بزنند و در کنار آن باید محبت، مهربانی، تواضع، خویشتن‌داری و مانند آن را به او یاد داد. کودکیکه زدن نمی‌داند، خویشتن‌داری نیز به کار او نمی‌آید. کودکی که از ابتدا فقط کتک‌خور می‌شود، مشاعری بسته می‌یابد، در بزرگی نیز مشاعر وی بسته خواهد بود. گاه شخصی دانشمندی بزرگ می‌شود؛ ولی چون در کودکی فرصت سخن گفتن نیافته است چون فردی لال است و نمی‌تواند سخن خود را در بزرگی بازگو کند. باید به کودک فرصت داد که شیشه‌ای را بشکند و کاغذی را پاره کند و دیواری را خط بکشد. ما به فکر دیوار خانه هستیم؛ ولی در فکر روان کودک خود نیستیم.


۲۹

پرسش: به لحاظ روان شناسی رنگ لباس زنان، حاکی از چه حالات روانی در آنان است؟

پاسخ: انتخاب رنگ لباس در زن ها می تواند نشان گر باطن آن ها باشد، البته به شرطی که در انتخاب لباس، خود آنان نقش اساسی را داشته باشند و جبر شوهر، چیرگی فساد، تربیت، تأثیرپذیری از دوست و مد روز و دیگر امور در آن دخالت ننماید. زنانی که لباس های روشن را انتخاب می کنند، زودتر ماهیت خود را نشان می دهند و انتخاب لباس های تیره، حکایت از پیچیدگی باطن پنهان آن ها می کند. لباس های روشن حاکی از تندی عمل دارد و تحرک بیش تر و شیطنت های زودگذر است و لباس های تیره و تار، بیش تر حکایت از کندی و دوام عملکردها و کدورت زدایی آن ها می نماید؛ مگر این که این انتخاب به صورت آگاهانه و برای حفظ عفت و سادگی باشد.


صفحات:صفحه قبلصفحه بعد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2013 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است